تمام من

آنچه بر من میگذر (یا دوست دارم بگذر)

تمام من

آنچه بر من میگذر (یا دوست دارم بگذر)

نام نامرئی!

حافظ غزل نمی نوشت،

اگر تو نبودی

و مولوی

در همان مثنوی منجمد می شد

گلستان سعدی می پژمرد،

خیام رباعی را نمی شناخت

و باباطاهر دوبیتی های سوزناک اش را...


نیما تمام عمرش را

به نوشتن قصیده میگذراند

-اگر تو نبودی-

و شاملو 

آیدا را پیدا نمی کرد


تو دختر همسایه ی نصرت رحمانی بودی،

مشیری بی تو از ان کوچه گذشت

و سیبی که حمید مصدق چید

از دستان تو به خاک افتاد...


تو فرشته ی الهام تمام شاعران بودی،

مخاطب همه شعر های عاشقانه

یک روز لیلی نام گرفتی،

یک روز شیرین،

روز دیگر زهره...

در شعر های من اما

نام تو نامریی ست!

عاشقانه ای برایت خواهم نوشت

که با صدا زدن نامت

تمام زنان فارسی زبان برگردند!



یغما گلرویی

سیلوراستاین


?When I am gone what will you do
?Who will write and draw for you
?Someone smarter—someone new
!Someone better—maybe YOU


از پیام های تل*گرامی

سلااااااااااااااااام سلااااااااااااااااام سلااااااااااااااااام 

آن سلامی که به سین،

 نقش «سلامت» دارد!

لام آن،

 لطف و لطافت دارد!

الفش، 

اُلفَتِ بی پایانست!

میم آن، 

عطر محبت دارد....

همه تقدیم شما.... 

صبح شما عزیز به خیر ونیکی ، وشادی وسلا متی وبهروزی وعشق ومهر


روز نو، 

صبح نو، 

زندگی دوباره، 

مبارک!

روزتان مالامال از محبت و انرژی مثبت! 

صبح قشنگتون بخیر

حس خوبیه

ورزش درمانی همیشه برای من موثر بوده! باعث میشه تو مدتی که دارم ورزش میکنم به هیچ چیز دیگه ای فکر نکنم.

امروز بعد از مدت ها رفتم سراغ دمبل های زرد خوشرنگم!

 بعد هم رفتم سراغ حلقه عزیز پیلاتسم!

درسته که انجام تمرینات برام سخت بود! ولی تمرینام رو با بازوانی لرزان انجام دادم :)) 

درسته که لرزش بازوهام نشون داد که ماهیچه هام خیلی بیشتر از اونچه که فکر میکردم ضعیف شدن! 

هی یادش بخیر. یه زمانی همین بازوان روزی چند کیلومتر پارو میکشیدن و آخ هم نمیگفتن!

جوونی کجایی!

ولی مهم اینه که الان حس خوبی دارم :))))

خوشی لحظه آخری!

آقا ما یه خبطی کردیم قبل از عید شیطون گولمون زد با یکی از این تورهای لحظه آخری مشرف شدیم دبی!! 

جاتون خالی خوش گذشت.

آمااا ا یه کاری کردیم که انگار نباید میکردیم!

شماره موبایلمون دادیم به این عزیزان توری!

و نتیجه این شد که بله.... روزی 10 تا از این دوستان توری! اس ام اس لحظات آخری برامون میاد!

رسما دهان مبارک ما را اتوبان 8 بانده فرمودن!

پس از من به شما نصیحت اگه مثل ما بی پولی و شیطان دست به دست هم دادن و رفتین سراغ خوشی های لحظه آخری  شماره یکی از سیم کارت هاتون که سال تا سال گوشه کشوی میزتون درحال خاک خوردن هستن را  بدین به این دوستان!!

از پیام های تل*گرامی

ﻣـــﺎ ﺁﺩﻣـــــــﺎ ؛

ﻫـﻤـﯿــﺸـــﻪ ﺩﻟـﺘـﻨـــــﮓ ﺍﻭﻧــﮯ ﻫـﺴــﺘــﯿــــﻢ

ﮐـــﻪ ﻧــﯿــﺴـــــﺖ !!!

ﺣـــﻮﺻــﻠـــﻪ ﮐــﺴــــــﮯ ﺭﻭ ﻧــﺪﺍﺭﯾـــــﻢ ﮐـــﻪ

ﻫــﺴــﺖ . . .

ﻭﺍﺳــــﻪ ﻫـﻤــﯿــﻨــــﻪ ﺍﺻــــﻦ ﺧـــﻮﺷـﺤــــﺎﻝ

ﻧـﯿــﺴــﺘـﯿـــﻢ . . . !!!

"یادت باشه "

ﻫـﯿــﭽــــﻮﻗـﺖ ﮐــﺴـــــﮯ ﺭﻭ ﭘـــﺲ ﻧـــﺰﻥ ﮐـــﻪ

ﺩﻭﻭﺳـﺘــــﺖ ﺩﺍﺭﻩ ؛ ﻣــﺮﺍﻗـﺒــﺘــــﻩ ،

ﻧـﮕـــﺮﺍﻧــﺘـــﻩ !!!

ﭼــــﻮﻭﻭﻥ ﯾـــﻪ ﺭﻭﺯ ﺑــﯿـــــﺪﺍﺭ ﻣـﯿـــﺸـــﮯ ﻭ

ﻣـﯿــﺒـﯿــﻨــــﮮ . . .

ﻣــــﺎﻩ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳــــﺖ ﺩﺍﺩﮮ !!!

ﻭﻗــﺘــــﮯ ﮐـــﻪ ﺩﺍﺷـﺘــــﮯ ﺳـﺘـــــﺎﺭﻩ ﻫﺎ ﺭﻭ

ﻣـﯿــﺸـﻤــــﺮﺩﮮ .

چو .. در گل!

من نمیدونم این همه سال که ادعام میشد زبان بلدم دقیقا رو چه حسابی این ادعا داشتم.

لامصب این جی آر ای یییییک لغاتی داره!!

اصلا تا حالا از کنارشون هم رد نشده بودم.

خلاصه که الان دقیقا مثل اون حیوان چموش تو گل گیر کردم!!

این دقیقا چه غلطی بود که من کردم آخهههه!

قورباغش خیلی بزرگه

دیروز طی یک اقدام انتحاری برای آزمون G*R*E ثبت نام کردم.

 دقیقا سه ماه وقت دارم. امیدوارم تو این زمان کم بتونم نمره قابل قبول بیارم! و این وزغ زشت بالاخره ببلعم 

ببین امیدواری حاصل از توافق چقدر بوده که من به گرفتن ویزا آم*ریکا امیدوار کرده 

ذهن مشوش

ذهن مشوش یعنی اینکه برای یه کلمه سه تا مترادف انگلیسی بدونی ولی بعد 5 دقیقه فکر کردن معنی فارسیش نتونی به یاد بیاری!!

...

 بلیطم هنوز روی میز جا خوش کرده!

 تاریخ پروازم امروز بود!!

چند بار خواستم بندازمش دور،

 ولی...

ص 17

بعد از نماز قرآن یادگاری حج دانشجویی رو برداشتم و  یه صفحه اش باز کردم


اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ!



 به خودم میگم 

صبر کن

صبر کن



...

شدت شوک ریجکت شدن درخواست ویزام اونقدر زیاد بود که نتونستم بیام ازش بنویسم. هنوزم باورم نمیشه! حتی یک درصد هم فکر نمیکردم این اتفاق بیفته.

 همه کارام انجام شده بود. بیمه . بلیط. خونه....

چمدونام برای آخرین بار جمع و جور میکردم. وزنشون میکردم. 

راه زیادی اومده بودم. رسیده بودم به یه در! دری که به یه دنیای جدید و زیبا باز شده بود. با یه دنیا امید و آرزو و رویا ایستاده بودم اونجا. دقیقا جلوی جلو.

نفهمیدم چی شد. فقط متوجه شدم اون در با شدت تمام تو صورتم بسته شد!!

بدترین خبر رو گرفتم.

یه ایمیل همه دنیای من خراب کرد. روی قله ایستاده بودم که یکی بی هوا هلم داد. ته دره!

الان اون پایینم. مستاصل و درمانده!

دلیلش فقط یه چیز بود!

تحریم!

درست روزی که همه مردم خوشحال بودن! روزی که توافق انجام شد! نتیجه همه زحمات من به خاطر تصمیم گیری و سیاست آقایون دود شد! 

یاد کلیپی افتادم که چند روز پیش از ا*حم*دی* نژ*اد دیده بود. یه سخنرانی تو ترکیه. فرمایش دکتر چی بود؟ مردم ایران نمیدونن تحریم چیه!

بله آقای دکتر! شما راست میگفتی. من نمیدونستم تحریم چیه. اما الان دیگه کاملا فهمیدم. به لطف زحمات شما و دوستانتان!

ممنونم