تمام من

آنچه بر من میگذر (یا دوست دارم بگذر)

تمام من

آنچه بر من میگذر (یا دوست دارم بگذر)

حضرت حافظ

یه دفعه دلم هوای حافظ کرد. دیوانش که باز کردم این غزلش اومد. به نظر میاد خوش خبره!

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست
فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید
ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد
هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت
که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید
بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب
که رفت موسم و حافظ هنوز می‌نچشید

یه امتحان دیگه

دانشگاهی که قراربود به خاطرش سریعا امتحان زبان بدم شرط نمره زبان برای رشته مورد نظر من برداشته و مصاحبه را ملاک انتخاب قرار داده! چه آدمای بافرهنگی! از دیروز هی دارم فکر میکنم چه کار کنم؟ جی آر ای  سابجکت بدم؟ کنکور دکتری ایران شرکت کنم؟ حالا که تقریبا برای زبان آماده هستم برم امتحان بدم و هفتصد چوق پول بی زبون بدم به باد بدم؟ اصلا تا عید که جواب پذیرش میاد بیخیالی طی کنم؟....

من از اونا بیشتر می ترسم

در راستای تلاش برای کاهش وزن شبا یه ساعتی میرم پیاده روی. معمولا هم سعی میکنم یه مسیری رو از تو پیاده رو برم و برگردم. محیط خوب و نسبتا آرومیه. خدا رو شکر مزاحمتی برام ایجاد نمیشه. ولی خب یه سری موجودات هستن که بنده از ازل با اونا مشکل داشتم. بله حیوانات. بنده تا قبل از ورود به دانشگاه از هرگونه حشره، پرنده، خزنده و جهنده ای میترسیدم و خب از اونجا که زندگی مسئله ای بسیار پیچیده است بنده در رشته زیست شناسی جانوری پذیرفته شدم!!! البته اعتراف میکنم که اونجا فهمیدم قسمت اعظم ترس من ناشی از عدم آگاهی و شناخته. الان دیگه از حشرات و پرنده ها نمی ترسم و می تونم با قدرت تمام مارمولک و سوسک بکشم!! اما این ترس یا یه جور حس چندش از سگ و گربه هنوز با منه. همسایه های مرفه بیدرد ما هم که تا دلتون بخواد به این موجودات علاقمند هستن. گربه ها که کلا نسبت به موجودی به نان آدمیزاد بی تفاوتتتت. طرف همچین لم میده و ولومیشه تو پیاده رو که باید مراقب باشی پاش لگد نکنی. این مردم نازنین سگ نگهدار هم که بوووق. بابا جان اینکه شما عاشق سگت ناز کوچولوتی دلیل نمیشه فکر کنی همه مردم از اینا خوششون میاد. پس اون قلاده برای چی اختراع شده؟ تازه از مقولهچندش ناک گند زدن به پیاده رو ها توسط این عزیزان میگذریم

مدل جدید

تو این مدتی که دارم برای گرفتن پذیرش اقدام میکنم و همش هم به ریجکت شدن منجر شده! همیشه یا کلا خبری ازشون نمیشد یا یه ایمیل میدادن و میگفتن تو خیلی خوبی بات انتخاب نشدی. ولی امروز یه مدل جدید دریافت کردم. از یه دانشگاه تو ایرلند. جواب درخواست من رو که البته به ریجکت شدن منجر شده بود رو با پست برام فرستادن!! به نظرمیرسه آدمای خوبین. حیف که من رو ریجکت کردن

دفتر من

دوست دارم اینجا بنویسم. از همه چی. نوشتن باعث میشه ذهنم خالی بشه و آروم